بوی لیمو!

ساخت وبلاگ
علیرغم اندوه بی پایانشادی باد آورده ای ست خزانبسان لبخند زیبایت سرِ قراربخند محبوبم بی آنکه از طالبان بترسیماهشهر ع رزندگی جنگ و دیگر هیچجمعه 31 شهریور 1402 است ، هوای جنوب بعد از مدتها شهریوری شده است و بوی پاییز می دهد . با وجود چشمان غمگین من از رنجی که می برم زیرا هم دلتنگی شخصی و هم اجتماعی ست ، اما بوی ابتدای پاییز در آخر شهریور لطیف است و هنگامیکه به دریا و تابش ذرات نور آفتاب می نگرم دلم می خواهد همراه این همه ماهی همواره شوری بیفکنم و با مرغان طوفان که می رقصند و می خوانند همسرایی کنم .یانیس ریستوس شاعر یونانی را از سالها پیش که شعرهایش را یکی از شاعران مهاجر نشین جنوبی دور از وطن بنام فریدون فریاد که ساکن آتن بود و در همانجا رخ در نقاب خاک کشید از زبان یونانی به فارسی ترجمه می کرد خیلی دوست داشتم زیرا ایشان صمیمانه و ساده از رویای صلح و آزادی می نوشت و همواره در زیر پوست شعرهایش امیدی عمیق چون رودخانه ای پر آب جاری بود .بسیار ساده می سرود اینکه می ارزد آدم زندگی کند و بمیرد به خاطر صلح و آزادیریستوس مربوط به روزگاری بود که یونان را چکمه پوشان نظامی با پشتیبانی آمریکا اداره می کردند و هزاران نویسنده و شاعر و انسان آزادی خواه و صلح طلب را به بند می کشیدند از موسیقی دان های بنام مثل تئودراکیس تا یانی و نویسنده بزرگ نیکوس کازانتزاکیس خالق آثاری بی نظیر همچون مسیح باز مصلوب و یا زوربا و شاعری همپایه شاعران کلاسیک یونان یانیس ریستوس که اشعارش علیرغم ترجمه به دل می نشست .و اما هدف از یاد کرد ایشان برمیگردد به صد افسوس از آرزوهای برباد رفته آن همه روشنفکر و آزادیخواه که چقدر ساده دل و خوش باور بودند اینکه عادلانه نیست توپ و تفنگ و ادوات جنگی بسازند و کودکان را که بی گناهند بوی لیمو!...
ما را در سایت بوی لیمو! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahar524 بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 23 مهر 1402 ساعت: 15:43